✿جور وا جور✿
سلام
آخیش! بالاخره آپیدم ...
چشای همتون چلچراغ ...
این دفه این جوری شد ...
وگرنه من زود به زود آپ میکنم ...
میدونم که الان توی دل همتون داره کارخونه قند آب میشه ...
الان شما همه با هم یه صدا میگین: اینو خوب اومدی ...
زیاد معطلتون نمی کنم ...
آپ ایندفه مربوط به چندتا جملس ...
که البته اگه میخواین بفهمینشون باید با تمرکز کامل بخونین ...
میخواستم کسی نقطه ضعفت رو نبینه به خاطر همین دست گذاشتم روش!
آنقدر مهربان بود برای اینکه مردم در زمستان سرما نخورند سرشان کلاه میگذاشت و در فصول دیگر کلاهشان را بر میداشت!
شکست تا آینه بودنش را اثبات کند!
تا ضد یخ در مغزم نریزم در سرمای نبودنت گام بر نمیدارم!
از حکومت اشکانیان قرن ها میگذرد اما سقوط اشک همچنان ادامه دارد!
قبرها دیوار فرو افتاده ای هستند که مردگان را در قاب هایی تمام قد قاب کرده اند!
تاریکی شمع را به گریه می اندازد!
سر به زیر بودن بعضی ها از جاذبه زمین است!
برای اینکه دل بسته شود به دلش قفل زد!
سلامـــــــ